حیات غرب - بهزاد خالوندی - رودخانه ها در شهر کرمانشاه تا به حال سرنوشتی جز تبدیل شدن به کانال های فاضلاب پیش روی خود ندیده اند. نمونه همچنان زنده آن رودخانه قره سو است که 50 درصد فاضلاب شهر یک میلیونی کرمانشاه و فاضلاب شهر روانسر و تمامی روستاهای واقع در مسیر همگی در آن می ریزد. چنین فاجعه ای به شکلی دردناکتر در مورد رودخانه آبشوران نیز اتفاق افتاده است. این رودخانه روزگاری زندگی بخش این شهر بود ولی رسماً تبدیل به یک کانال روباز فاضلاب شهری شد. معلوم نیست اگر رودخانه های قره سو و آبشوران نبودند؛ مدیران شهری با این حجم وسیع از فاضلاب چه می کردند. احتمالاً حیات در این منطقه شکل نمی گرفت و یا حداقل شهرنشینی در این گستره وسیع رشد پیدا نمی کرد. در این میان سرنوشت آبشوران بسیار تراژیک تر است و طی این دهه های اخیر به جای تلاش برای احیای این رودخانه، تنها به دنبال دفن آن و پاک کردن صورت مسئله بوده اند. آنچه تحت عنوان ساماندهی آبشوران طی این سال ها در جریان است در واقع دفن محترمانه این رودخانه در یک تابوت بتنی است. در برخی مسیرها هم با خوش ذوقی شهردار وقت روی این تابوت بتونی را آسفالت کرده اند و تبدیل به معبری برای عبور مرور ماشین ها و کم کردن از بار ترافیک شهر نموده اند! این سو و آسوی خیابان را نیز ظاهراً بر حسب تشخیص ضرورت کاربری تجاری داده اند. سرنوشتی که ظاهراً در انتظار بخش های باقی مانده از این رودخانه است. اگر طی چند سال آتی نیز به داد قره سو نرسند این رودخانه هم به سرنوشتی مشابه دچار خواهد شد و طبق روال مرسوم در این شهر در گام اول برای از بین بردن بوی تعفن موجود آن را در یک کانال بتنی دفن کرده و سپس روی آن اتوبان می سازند. البته با لحاظ کاربری تجاری در محوطه های این سو و آن سوی خیابان جدید!
***
امروزه رودخانه های زیبایی از دل شهرهای بزرگ دنیا می گذرند که نه تنها تبدیل به کانال های فاضلاب نشده اند بلکه خود یکی از جاذبه های گردشگری محسوب می شوند. نمونه های متعددی از این رودخانه های شهری را می توان در لندن، پاریس، آمستردام، سنت پترزبورگ، هامبورگ و بوداپست دید. اگر قرار بود رودخانه ها محل مناسبی برای عبور فاضلاب و یا تبدیل به خیابان تجاری تشخیص داده شوند بی گمان مدیران این شهرهای توسعه یافته تا به حال آن را به بهترین شکل آزموده بودند. اگر در جاهایی هم بر اثر اشتباهات مدیریت شهری، رودخانه ای در دل شهر دفن شده، امروزه در پی احیای دوباره آن هستند. به عنوان نمونه چینی ها در قالب یک پروژه بزرگ رودخانه شهر ژانگ جیاگنگ را دوباره احیاء کردند و یا در شهر سئول با تخریب یک بزرگراه، رودخانه ای که زیر آن دفن شده بود را دوباره زنده کردند. در همین ایران خودمان هم اتفاقات مشابهی از این دست در حال وقوع است. طی سال های اخیر همه ارگان ها و مجموعه ها در رشت دست به دست هم داده اند تا دوباره زندگی را به دو رودخانه زرجوب و گوهررود بازگردانند و این دو رود را از دست فاضلاب ها و مواد متعفن نجات دهند. در شهر تهران نیز احیای دوباره رودخانههای کن و فرحزاد در دستور کار قرار گرفته و شهرداری فضاهای بسیار زیبای گردشگری را در قسمت های بالادستی این رودخانه ها برای شهروندان پدید آورده است.
در کرمانشاه نیز در پیش گرفتن راهی جز احیای دوباره رودخانه ها، ظلمی آشکار در حق منابع طبیعی و زندگی بخشی است که خداوند در اختیار ساکنان این شهر قرار داده است. طرح ساماندهی آبشوران باید با اندیشه ی احیای زندگی در این رودخانه دوباره بازنگری شود. در همین شرایط ناگوار فعلی هم در اولین گام می توان قسمت های بالادستی این رودخانه را با جداکردن فاضلاب ها، دوباره زنده کرد و در حاشیه های آن بستري براي سرمايه گذاري بخش خصوصي جهت ايجاد فضاهاي تفريحي و خدماتي مهیا نمود.
در مورد قره سو هم می بایست طرح ساخت تصفیه خانه شهرهای کرمانشاه و روانسر را هر چه زودتر نهایی کرد و زمینه جدا کردن فاضلاب از بستر رودخانه را فراهم نمود و همزمان فکری به حال تصفیه فاضلاب روستاهای مسیر کرد. فراموش نکنیم صدها هکتار از زمین های کشاورزی در این مسیر با همین آب آلوده آبیاری می شوند و محصولاتش در همین شهر در قالب های گوناگون به فروش می رسد. البته در این میان دشوار ترین بخش از این مسیر دشوار، به رسمیت شناختن حق حیات برای رودخانه های آبشوران و قره سو است و اینکه ما حق نداریم این سرمایه های ارزشمند طبیعی و خدادادی را تبدیل به کانال فاضلاب، خیابان و معابر تجاری کنیم.