حیات غرب - کار مندان استانداری را می توان به چند دسته تقسیم کرد . 1 - وابستگان به دولت قبل برخی از این افراد وجدان کاری را سرلوحه کار خود قرار داده و صادقانه با توجه به امکانات موجود فعالیت می کنند و خواهان تحول و توسعه استان هستند . برخی دیگر از این گروه که وابستگی و چسبندگی بیشتری به دولت قبل دارند و جایگاه فعلی آنها بر اساس یک رابطه غیر عقلایی و تنها در سایه باند بازی بدست آمده به اشکال مختلف در حال بزرگنمایی کمبودها و نا کار آمدیها هستند . 2 - کار مندان عادی که حسن و حسین برای آنها تفاوت ندارد .این گروه نیز دو دسته هستند دسته اول بعنوان کارمندان صادق و شریف خدمت صادقانه دارند و سعی می کنند با تمام وجود منطبق با شرح وظیفه اداری بدنبال حل مشکلات اداری و مردم باشند . تکیه مدیران فرادست بیشتر بر این گروه است که بدور از قیل و قال بصورت منطقی بدنبال پیگیری فعالیتهای جاری استان هستند . برخی دیگر از این کارمندان ، افراد بی حالی هستند که دچار روزمرگی خفته کننده ای شده اند .در مواجه با اصولگرایان خود را ضد اصلاح طلبان و در بر خورد با طرفداران دولت خود را مخالف دولت قبل نشان می دهند .غیبت ،کم کاری، بی رمقی و ایجاد دلسردی از خصوصیات آنها است. این دسته ، دوست دارند آهسته بیان آهسته برن و اضافه کارشان تامین شود. کاری با تحول و توسعه و تلاش مضاعف و .... ندارند. فقط با روز مرگی خسته کننده روزگار طی می کنند. سری به سایتهای مختلف می زنند . این اتاق و آن اتاق می کنند . دائم چشمشان به ساعت است که این روز کی به پایان می رسد و در ساعت اداری بیشتر به فکر رفع مشکلات شخصی هستند . اگر ما فوق هم کاری از آنها بخواهد بصورت بند و نیم بند انجام می دهند . اگر بیشتر از حد انتظار که خودشان ترسیم کرده اند، انتظاری از آنها داشته باشند ، بعد از انجام کار بشدت احساس جمامی جسمی و روحی می کنند که نیاز به استراحت دارند . و مانند دلاکان قدیم این مختصر ایثارشان را بار ها به رخ مافوق می کشند تا اضافه کار پایان ماه بصورت کامل فراموش نشود . 3 - برخی دیگر منتسب به اصلاح طلبی هستند . گروهی از آنها وضعیت کاری مشخصی ندارند لاجرم مجبورند دفاع از موضع اصلاح طلبی را با احتیاط پیش ببرند . گروهی دیگر که برخی پستهای کلیدی را در اختیار دارند و موقعیت متزلزلی ندارند ولی روند انتظارات مردم از دولت را بسیار کند و لاک پشتی به پیش می برند . فعالیت این افراد باعث نا امیدی شدید دوستداران دولت شده است . انتقاد و نقد افراد رسانه ای و نخبگان جامعه بیشتر متوجه این گروه است که پس از کسب جایگاه اداری بسیاری از تعهدات خود را فراموش کرده اند ضربه این دسته به دولت کمتر از دیگران نیست . دسته ای دیگر از جناح اصلاح طلب در استانداری خود را به آب و آتش زده اند تا بتوانند روند انتظارات از طیف اصلاح طلبان را به پیش ببرند . هر گاه مانعی پیش روی خود احساس کنند با صراحت و شجاعت اعلام می کنند .
فریبرز نجفی مهر یکی از کارمندان استانداری است که در دسته بندی های عنوان شده هر کس ایشان را در گروهی قرار می دهد . ایشان سابقه شهرداری قصر شیرین را در کارنامه خود دارد . در زمان معاونت آقای حاتمی بعنوان رئیس دفترایشان فعالیت می کرد . بعد از رفتن او و آمدن آقای مهندس رحیمی زمزمه رفتن نجفی زیاد شد . یک روز آقای مهندس رحیمی به ایشان می گوید شما در سایت ها مطالب مختلفی می نویسید و استاندار از این کار نا راحت است و گفته است در این جایگاه نباشید . البته ایشان می گوید((مشخص نشد جابجایی من بنا بر درخواست استاندار بوده یا مهندس رحیمی معاونت ایشان )) فریبرز نجفی در آخرین دلنوشته خود به سفر رئیس جمهوری و تبعات پس از آن و انتقاد از عملکرد استانداری پرداخته که در ادامه می خوانید .
--------------------------------------------------------------------------
بدون شك تا يك روز قبل از سفر دكتر روحاني به استان كرمانشاه ، شايد كمتر كسي در اردوگاه مخالفين دولت پيدا مي شد كه با خود فكر كرده باشد در روز بيست و هفتم تيرماه ، وقتي كه كاروان تدبير و اميد به كرمانشاه ميآيد و دكتر روحاني با مردم اين ديار ديدار دارد ، حضور سبز و پرشور مردم اين خطه چنان خواهد بود كه تمام معادلات آنها را بر هم می زند و اما و اگرهاي كمرنگ بودن احتمالي استقبال از رياست جمهوري (آن هم به دليل شرايط خاص زماني) ، به واقعيت نمی پيوندد .
آنها فكر مي كردند در فصل تعطيلي مدارس و دانشگاه ها ، استقبال و همراهي به قدري اندك خواهد بود كه عقبه ي مردميِ دولت يازدهم با علامت سوال بزرگي مواجه خواهد شد. اما آنها غافل از اين بودند كه مردم اين استان با اينكه مي دانستند مشكلات دیارشان ممكن است بيشتر ازسایرمناطق کشورباشد ، با اينكه مي ديدند كه نرخ بيكاري استانشان كماكان در صدر كشور جاخوش كرده است ، با اينكه گلايه مي كردند كه چرا استانشان از آخرين مقصدهاي سفر روحاني بوده و با اينكه دست نوشته عجيب و تقريبا نادري از نمايندگانش منتشر گرديده بود كه ممكن است روحاني را در اين سفر همراهي ننمايند، اما باز هم آمدند و به رسم مهمان نوازی ،هلهله شادي سر دادند و فرياد "روحاني دوستت داريم" را به آسمان فرستادند .
اما فارغ ازمصوبات و عايدي هاي اين سفر تابستاني؛ مهمترين ره آورد اين حضور پرشورِمردم و لبيك مجدد آنها به ندای تدبير وعقلانيتِ دولت یازدهم، مسووليت سنگيني بود كه اين اتفاقِ خجسته ، براي كارگزاران استان علي الخصوص استاندار كرمانشاه به جای گذاشت. مسووليتي كه باعث مي شود تمام مديران اين استان كه از قِبَلِ لطف و عنايت همين دولت رداي خدمت به مردم را پوشيده اند، بيش از آنچه تاكنون بوده اند از خود فعاليت و جسارت نشان دهند .
نگارنده اين مقاله ، در آستانه سفر رياست جمهوري پيشنهاد دادم كه استاندارکرمانشاه اگر اعتقاد دارد بروز شرايط فعلي نتيجه ناكارآمدي برخي مديران مي باشد و ارتباطي با مديريت كلان وي ندارد ، مجبور است كه براي برون رفت از انتقادات و هجمه هاي مختلف و براي اثباتِ اين اعتقادِ خويش ، تكليف خود را با مديراني كه براي تغيير وضع موجود تواني ندارند و نمي توانند بيش از اين در تغيير وضعيت زندگي مردم موثر باشند ، روشن سازد . او مي بايد مديراني را در سيستم مديريتي اين استان داشته باشد كه قادر باشند با برنامه و هم شانه و همپاي يكديگر، سياست هاي دولت را با دل و جان پيگيري نمايند نه اينكه با نام اين دولت منصب بگيرند اما با مخالفينش فالوده ميل نمايند!! او زماني ندارد كه بخواهد باز هم به مديراني كه نتوانسته اند كاري از پيش ببرند و نتيجه تفكرات آنها ، نرخ بيكاري وحشتناک براي كرمانشاه بوده است ؛ فرصت بدهد و فكر كند كه آنها خواهند توانست معجزه كنند !! چرا كه او حتما اين سخن زيبا و پرمغز"مايلز" را خوانده است كه مي گويد:" ما زمان را تلف نمي كنيم بلكه اين زمان است كه ما را تلف مي كند." اما متاسفانه با پایان یافتن این سفر، نه تنها تغییری در رویکرد قبلی حادث نشد بلکه ظاهرا همان مدیران ناکارآمد برای حفظ موقعیت خویش و پوشاندن ضعف عملکردشان ،سناریویی تازه را در فضای فکری استان رقم زدند و با ایجاد توهمِ توطئه از سوی بخشی از اصلاح طلبان برای رازانی ، سعی نمودند "منتقدهراسی" را نیز دراوتقویت نمایند تا بلکه حاشیه امنی برای خود ایجاد کنند. متاسفانه آنچه از شواهد برمی آید طراحان این سناریو به خوبی توانستند این پروژه را به مرحله اجرا درآورده و به هدفشان نائل گردند طوری که به محض انتشار یک شایعه در فضای مجازی مبنی بر طرح نام برخی ازنخبگان استان بعنوان جانشینان احتمالی استاندار،علاوه بر اینکه دکتر رازانی را در مقام موضعگیری تند وغیرضروری با ادبیاتی ناباورانه ، شرایط را برای برخوردهای غیرمدنی خویش با منتقدان منصفی که تنها به اعتلای دولت تدبیرو امید می اندیشند، فراهم کردند تا بلکه به این بهانه ، ضعف هایِ نامتناهیِ عملکردشان را چند صباحی دیگرتحت تاثیراین اتفاقات قراردهند. این افراد ظاهرا فراموش کرده اند که دکترروحانی درهنگام كانديداتوري اش وقتی دربرنامه پاسخ به جوانان شبکه سه سیما حضور یافته بود،درمهم بودن نقد و نقادی برای خودودولتش گفت :" اگرمن رییس جمهورشوم، دوست ندارم درسفرهای استانی نامهای دریافت کنم که درخواست پول کنند. من دوست دارم در نامهها نقد عملکرد من باشد. باور کنیم که اگر به حرف مردم گوش دهیم کشور بهتر اداره می شود."
دکتررازاني که دیگردريافته است اين استان را نمي توان با آمار و ارقام و گزارش هاي تكراري كه سرلوحه كار برخي مديران شده است و تنها با اين رويه سعی دارند مسند رياست و مسووليت را برای خود حفظ کنند، اداره نمود ،بایستی خیلی پیشترازاین به هشدارهایِ دلسوزانِ این دولت توجه می کرد و از این مدیران برائت می جست نه اینکه با اصرار برماندنِ مدیرانِ حساب پس داده ویا بازماندگانِ دولتِ قبل ،با شرایط سختی مواجه شود که خالق این شرایط ،همین دو طیفِ مورد اشاره بوده اند، نه اسامی مندرج در سایت ها و شبکه های مجازی که ازآنها بعنوان جانشینان احتمالی استاندار نام برده اند!
لذا اگر استاندارمحترم به جای اهمیت دادن به تصویرسازیِ کینه توزانه ی بعضی اطرافیانش ازبزرگان این استان ونیز از اصلاح طلبان منتقد ، درصدد دمیدن روح تازه ای ازکار و تلاش در بخش هاي مختلف بر می آمد و با رها شدن از سيستم كنوني مديريتي به استفاده از افراد كارآمد و تحول گرا رو می آورد ؛ دیگر نیازی به تقابل های کلامی و تأکید بر سبقه ی سیاسی اش نداشت چرا که افکار عمومی خود به خوبی عملکردها را رصد کرده و به خوبی میتوانند درباره منشاﺀ اثر بودن افراد قضاوت نمایند.
مع الاسف ظاهرا همان دیوارحائل و دایره بسته ای که اطراف استاندار کشیده اند باعث شده این توصیه ها و تحلیل های مشفقانه مورد توجه ایشان واقع نگردد چرا که نه تنها مدیران ناکارآمد را تاکنون از گردونه تصمیم سازی های استانداری خارج نساخته است بلکه زمزمه ابقاﺀ یا ارتقای مدیران احمدی نژادی برخی دفاترو فرمانداران نیزدرراهروهای استانداری به گوش می رسد !! جالب تر این است که همین ناکارآمدان تلاش بسیار دارند که انتقادات منصفانه و دلسوزانه یِ دوستداران دولت از عملکردشان را مخالفت با دولت و همراستا با دلواپسان وانمود نمایند تا بلکه با این روشِ منسوخ و نخ نما شده بتوانند منتقدان هواداردکترروحانی را به حالت انفعال درآورده و چند روز بیشتربتوانند درون همان حلقه مدیریتی باقی بمانند.
در هر حال دکتر رازانی برای بیرون آمدن از شرایط بی ثبات کنونی نیازمند تدبیری می باشد که با تکیه برآن بتواند آرامش را بر اوضاع کنونی حاکم نماید. این آرامش مستلزم این است که وی با تغییرادبیات و نوع مواجهه خود با نخبگان این استان ؛ به همگان ثابت نماید که تکریم ویژه ای برای منابع غنی انسانی؛ احزاب ، رسانه ها ومنتقدانِ منصفِ این استان قائل است وهیچ گاه این دعای زیبای دکتر روحانی در مراسم تنفیذش در مردادماه 1392 را از یاد نخواهد برد که گفت : " خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رای و عجله در تصمیم گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان. یاریام کن بنده مخلصی برای تو و خادم لایقی برای تو باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است."
علاوه بر این ؛ استاندارباید ازحلقه ناکارآمد مشاورین و مدیرانی که با تحلیل های غلط و عملکرد نامناسب خویش ، استان را در حوزه های مختلف به خصوص اشتغال جوانان به قعرکشورکشانده اند ؛ بیرون آمده و به جای پافشاری بر حضور اینان در مسندهای مدیریتی ، نیروهای تازه نفس و کاملا معتقد به سیاست های دولت تدبیر و امید را درمناصب ستادی و یا فرمانداری ها قراردهد. در غیر این صورت با شرایط فعلی ، ایجاد شور و هیجان لازم در میان اقشار جامعه ی استانی ما برای حمایت و همراهی تمام قد ازدکتر روحانی در انتخابات بعدی بسیار سخت ومشکل خواهد بود ومعلوم نیست آنگاه چه کسی باید پاسخگوی آن شرایط باشد ؟! . به قول پروین اعتصامی:
کاردانان چو رفو آموختند
پاره های وقت بر هم دوختند
عمر را باید رفو با کار کرد
وقت کم را با هنر ، بسیار کرد
نظرات