حیات غرب - در دوران جنگ تحمیلی کرمانشاه بعنوان یکی از استانهای استراتژیک و حساس و سرنوشت ساز درجنک ، بیشترین خسارت را دید. در آن دوران 8 ساله آورگی مردم ، ویرانی زیر ساختها و سرمایه ها باعث شد استان نتواند هیچگونه حرکتی در زمینه های فعالیتهای زیر بنایی انجام دهد . موشک باران مرکز استان ، کرمانشاه را به یک شهر مخروبه تبدیل کرد .
بعد از جنگ انتظار بود متولیان و مسئولین و نمایندگان استان بتوانند نگاه مقامات کشوری را به ضرورت و حساسیت این استان جلب کنند .ولی متاسفانه اینچنین نشد . و به این استان همپای استانهای برخوردار و دور از جنگ نگاه شد. لذا در سرانه ملی این تخریبها و آسیبها بصورت جدی دیده نشد و کمترین سهم کشوری را به خود اختصاص داد .
این درد و بیماری خفته کم کم رشد کرد. عامل اصلی آن بی کفایتی مسئولین و نمایندگان آن دوران بود که در گیر مسائل خود شدند و برنامه های دراز مدت استان را فراموش کردند . هرکدام از آنها برای خود جاه و مقامی دست و پا کردند و اکنون پایتخت نشین شده و ملتی که آنها را به این جایگاه رساند به راحتی فراموش کردند .
اکنون استان کرمانشاه در خوشبینانه ترین وضعیت و در کمترین مقدار 140 هزار جوان بیکار دارد که در شرف آغاز زندگی هستند . این بیکاری باعث بوجود آمدن آسیبهای متعدد اجتماعی شده و روز بروز به این آسیبها اضافه می شود .
رئیس دانشگاه رازی کرمانشاه اعلام کرد سالی 30 هزار نفر به این تعداد افزوده می شود . اگر به این آمار بی اعتنا باشیم و حداقل را در نظر بگیریم سالی بین 7 تا 10 هزار نفر به آمار بیکاران تحصیلکرده کرمانشاه اضافه می شود .
با برنامه های عادی این استان به رشد و توسعه همپایه استان های دیگر دست نخواهد یافت . اگر مسئولین و نمایندگان مجلس این خطر جدی را احساس کنند و همچون پیشینیان تنها به فکر خود نباشند باید در یک حرکت جهشی و انقلابی خواهان مطالبات از دست رفته مردم در این دیار مظلوم باشند شاید در این شرایط به نرم بیکاری کشوری نزدیک شویم .
در خواست از رئیس جمهور همپای درخواست استانهای دیگر برای کرمانشاه دردی را دوا نمی کند . بکله یک مطالبه گری جدی و اساسی نیاز دارد .
برخی جریانها که به آبشخور بیگانگان وصل هستند قصد دارند توانایی دولت مرکزی و حاکمیتی را در این استان کمرنگ نشان دهند تا به اهداف خود برسند . مقامات کشوری اگر این بخش از کشور برایشان مهم است باید نگاهی خاص به کرمانشاه داشته باشند .